نام شهر بجنورد از چند قرن پیش، در سفرنامهی سیاحانی آمده است که موفق به عبور از این مرز و بوم شده و یا با خواندن دستنوشتههای دیگر جهانگردان، از این سرزمین یاد کردهاند.
«خاوربیبی شادلو»، خواهر سردار مفخم بجنوردی هم از جمله افرادی است که از سفرهایش گزارشی به یادگار گذاشته است.
«حاج آخوند دانش» از اولین مؤسسان دبستان دولتی در دورهی قاجار، در سفری طولانی که به مکه داشتهاند، اقدام به نگارش خاطرات خود کردهاند.
مرحوم «حاج میرزاحسن اعتصام» هم از دیگر همشهریانی هستند که گزارشی از سفر به مکه از طریق مرز زمینی ترکیه به عربستان نوشتهاند.
سفری پرماجرا که نام روستای «قارلِق»را با عنوان ابتدای مسیر با چهارپا تا «عشقآباد ترکمنستان»آوردهاند.
مردانی هم در تاریخ قاجار با عنوان نمایندهی پادشاه سفرهایی به نقاط مختلف کشور انجام دادهاند که میتوان به کتاب
از جمله«محمدقلی نوری(منتخبالملک)» اشاره کرد.
عنوان این سفرنامه، «کنزالمسافر» به تصحیح «علی کریمیان» است که گزارشی از تهران تا محل ماموریت خود روستاهای مرزی شیروان را نوشته و در صفحاتی، به مرور تاریخ اقوام ساکن در خراسان آن روزها پرداخته است.
اما شاید بتوان با اطمینان از ناصرالدین شاه به عنوان تنها پادشاه دوران قاجار نام برد که چند سفرنامه از مجموعه سفرهای خود به یادگار گذاشته است.
سفر دوم ایشان از تهران به مقصد مشهد، با نگارش پادشاه و احتمالاً همراهانش انجام گرفته که به وسیلهی «میرزامحمدرضا کلهر» خوشنویسی شده و در سال 1388چاپ شده است.
ملتزمین رکاب پادشاه هم در نوشتههایی به شرح وقایع سفر و همراهی با ایشان پرداختهاند.
سفر دوم شاه قاجار که بیشترین دوران سلطنت را به خود اختصاص داده بود، از تهران به مقصد مشهد آغاز میشود.
به استناد مدارک موجود، ناصرالدین شاه اولین سفر خود با عنوان پادشاه قاجار به مشهد را ۱۸ سال قبل به پایان رسانده بود.
این سفرنامه تا حدودی با دقت یادداشت شده است.
از جمله فاصلهی شهرها و روستاهای پیش رو را با کلمهی فرسخ مشخص کرده و به شرحی از خاطرات سفر اول و تطبیق آن با گذشته پرداخته است.
بخشهایی از خاطرات شاه قاجار را که از سوی برخی مورخان«شهریار جادهها» و بعدها«شاه شهید» لقب گرفته است را مرور میکنیم:
ص۳۵
الحمدالله این سفر را که بعد از هجده سال است با صحت مزاج و خوشی حال میرویم...
ص ۴۳
در بخشی از گزارش روزانه، منطقهای با نام «فولاد محله هزار جریب»را چنین تشریح می کند:
زمین همه جا چمن و زراعت بود طرفین راه کوه و در دامنه کوهها درخت سرو و اورس داشت...
همه جا زمین بوته گون داشت و کوهها درخت سرو و اورس صحرا و کوه تماماً سبز و خرم و خیلی با صفا بود قدری که راندیم بچمن افتادیم...
ص ۴۴
همه جا از توی چمن رانده تا رسیدیم بچمن رسم و رودبار که سبزه و علف تا کمر اسب میآمد...
ص ۸۷
یارمحمدخان سهامالدوله حاکم بجنورد چند روز است باینجا(چمن کالپوش) آمده رکنالدوله او را فرستاده است که سیورسات تدارک کند سواره بجنوردی و ریش سفیدان طایفه ترکمان گوکلان را که سپرده باوست همه را همراه آورده توی جلگه اردو زده است...
ص ۸۸
قدری که راندیم سهامالدوله سوارهای بجنوردی را که متجاوز از ششصد نفر میشدند سر راه آورده صف بسته بودند و خود سهامالدوله هم پیاده ایستاده بود همه بحضور رسیدند ترکمنهای گوکلان و معتبرین ریش سفیدان آنها هم از هر طایفه گوکلان آمده بودند...
ص ۹۱
راهی به بجنورد از دشت آرموتلی فاصله کالپوش تا دشت چهار فرسنگ
دشت به رباط قره گِز چهار فرسنگ
رباط قره گز به رباط عشق چهار فرسنگ
رباط عشق تا چهاربید چهار فرسنگ است...
ص ۱۰۸
امروز باید به چهاربید رفت چهار فرسنگ راه است...
رو به شمال راندیم تا رسیدیم به ده کرفه که دست چپ جاده واقع بود
دهِ خوبیست مزارعش همه پنبهزار و حاصلش تماماً پنبه است...
بالای سر این ده کوهیست اسمش بهار است در قلههای این کوه درختهای اورس جنگلی دارد...
میگویند خرس و شکار هم دارد...
ص۱۱۲
بعد از نهار دوربین انداخته در دامنه سهلوک(سالوک) که مشرف به همین تپه است دهی دیده شد که اسمش رختیان است قدری باغات دارد میگویند ده رختیان خیلی خوش آب و هوا است سرچشمه رودخانه عینللطیف هم از همین ده میآید...
ص ۱۱۳
از رختیان گذشته طرف دست راست بعضی دهات دیگر هم هست مثل حصار و نیستانه و گریوان ...
ص۱۱۴
فیروزه ده معتبریست باغات خوب و اشجار بسیار و بقدر دویست و پنجاه خانوار رعیت دارد...
امروز باید برویم به شهر بجنورد راه دو فرسنگست...
ص ۱۱۷
یک فرسنگی که رفتیم سهامالدوله عرض کرد سمت دست راست چشمه باصفائیست برای صرف نهار آنجا برویم...
از زیر سنگ و اطرافش آب صاف و خوبی بیرون میآمد بقدر سه چهار سنگ
ماهی هم داشت شش هفت چنار کهنه قوی سالخورده هم در اطراف چشمه سایه انداخته بود
گنبدی هم بود که تمام خراب شده و همان گردی زیرش باقی و نمایان بود که آنجا مشهور به بشقارداش است یعنی پنج برادر
کُردهای شادلوی سکنه اینجاها خیلی اعتقاد باین پنج برادر دارند
بسهامالدوله حکم شد گنبد تازه سر مقبره آنها از نو بسازد...
بعد سوار شده باز از همان راه دست راست که کالسکه نمیرود با اسب راندیم و همان طور باغ و آبادی پیوسته به هم بود
نیمفرسنگ به منزل مانده از جلو صف سواره جنرال کمارُوف سردار روس حاکم آخال که با سوارهای خود آمده بود به حضور رسید
بقدر یکصد سواری هم از سواره قزاق روسی همراه سردار بودند
از آنها گذشته رسیدیم به سوارهای ترکمان که سردار مشارالیه همراه آورده بود و بقدر پنجاه نفر بودند...
ص ۱۱۸
اهل شهر در سر راه صف کشیده بودند روی هم رفته جمعیت شهر بقدر ده هزار نفر به نظر میآمد همینطور رانده از جلو شهر و دروازه بجنورد گذشتیم
قلعه و حصار شهر همان قلعهایست که از قدیم داشته است از جلو شهر رو به مغرب میراندیم تا داخل خیابانی که سهامالدوله تازه ساخته و شباهت به خیابان سلطنتآباد دارد شدیم...
ص ۱۲۱
دهاتی که امروز در راه ملاحظه شد از این قرار است: ارگ محمدخان، مزرعه شاهپسند روبروی بشقارداش، قلعه اللهوردیخان، مهنان، مزرعه حلقه سنگ، قلعه عزیز، حصار شیرعلیبیگ که همان باغ و آبادیست که ما منزل داریم
هوای بجنورد معتدل و مثل هوای شمیرانست...
ص ۱۲۲
امروز سه ساعت از دسته گذشته به عزم علیآباد سوار شدیم که باغیست از بناهای سهامالدوله مرحوم و در هجده سال قبل که به اینجا آمده بودیم به همین باغ آمدیم باغ خوبیست و کلاه فرنگی خوبی دارد...
ص ۱۲۵
علی آباد در طرف شمالی بجنورد واقعست
از اردو تا علی آباد یک فرسخست بالای شهر روبروی علیآباد چمنی است که حالا علفش را چراندهاند
ایلات شادلو در آن چمن چادر زده منزل دارند و تقریباً ششصد خانوار میشوند این ایلات زمستان را در دهات اطراف بجنورد منزل میکنند تابستانها به همین چمن و صحراها آمده چادر میزنند
طرف مشرق مسکن آنها خانبلاغ و باغجق(باغچق) است...
ص ۱۳۰
امروز باید از بجنورد حرکت کرده به نوده برویم
در روزنامه سفر سابق نوشته بودم که پنج فرسنگ راه است اما تحقیقاً چهار فرسخ و نیم راه است...
ص۲۸۱
روز پنجشنبه هشتم ذیالحجه الحرام مطابق هجدهم میزان سنه۱۳۰۰
امروز باید وارد طهران شویم...
ص۲۸۲
جمعیت شهری هم همینطور از قراولخانه الی شهر صف کشیده بودند...
تمام خیابان لالهزار را طاقهای نصرت زده و بانواع گلها و سبزهها و بیرقها زینت داده بودند...
جمعیت زیادی از وزرا و اهل قلم و غیره حاضر بودند وارد دیوانخانه شده یکسره به تخت مرمر رفته نشستیم سلام منعقد شد...
سفر خراسان در کمال خوشی و خرمی به انجام رسید.
پینوشت:
- قارلق، روستایی در کیلومتر ۱۲ جاده بجنورد مشهد
- آوردن نام برخی افراد همشهری با عنوان سفرنامهنویس، دلیلی برای نبود یادداشتهایی به قلم
دیگر افراد نیست.
قطعاً گزارشهایی در شهرمان وجود دارد که تا امروز اطلاعی از آنها نداریم.
- سفر«کلنل ییت انگلیسی» به سال 1894 میلادی به ایران اتفاق افتاد.
- اقامت پادشاه قاجار در بجنورد، از «نوزدهم تا سه شنبه بیست و پنجم» زمان برده است.
برچسب : نویسنده : bojnourdan بازدید : 184