شهر بجنورد و مردمانش، به دلیل داشتن خصلتهای مهربانانهی ذاتی از چند قرن پیش، پذیرای افراد و اقوامی از نقاط مختلف ایران بودهاند.
طایفههایی که پس از ورود، در بخشهایی از این شهر و دیار، شغلی را پیشهی خود ساخته و گاه حرفهای را هم به دیگران آموزش دادهاند.
خانوادهها و افرادی با عنوانهای فامیلی متفاوتی را میتوان در این شهر و مناطق اطراف آن یافت که فاصلهای بسیار طولانی با زادگاهشان دارند و چندین دهه است، ساکن بجنورد شدهاند.
«حسن کرمانی»، از جمله کسانی بود که در نوجوانی، شهر بجنورد را برای زیستن انتخاب کرد.
زارعی جوان، که پس از تجربه اندوزی در یکی دو شغل، کار را در کشتزاری در زمینهای محدودهی معصومزاده(کمربندی مدرس)آغاز کرد و کشاورزی را پیشهی خود ساخت.
در کنار کوشش برای گذران روزگار، به خاطر صدای دلنشینی که داشت، هر شب و پیش از غروب ستارگان، با رفتن به پشت بام خانهی خود، مومنین را به اقامهی نماز صبح دعوتشان میکرد.
موذنی جوان و خوش صدا که بسیاری از اهالی معصومزاده، دروازه قبله و محلههای پایینتر، با شنیدن صدای دلانگیز او در ماه رمضان، دست از خوردن غذا میکشیدند.
مرحوم کرمانی، از سالهای 1330 به بعد، اقدام به ساختن مسجدی در میان زمینهای زراعیاش کرد.
صدای پر طنینش از پشت بام مسجد که هنوز بهرهای از برق سراسری نداشت، گوشنواز همهی کسانی میشد که از کوچه باغهای آن منطقه در حال رفت و آمد به روستاهای اطراف، از جمله درهی زیبای بازخانه بودند.
او مسجدی را بنیان نهاد که خود، موذن آن بود و به «مسجد حسن کرمانی» هم شهرت یافت و به سال1336آن را وقف نمود.
اهالی کوچهی معصوم زاده و محلات اطراف آن، تا سالها در ماه رمضان، میهمان صدای دلنشین موذنی از اهالی کرمان بودند که «شب خوانی» را، جزو وظایف خود میدانست و در هر شرایطی، قبل از اذان به مناجات میپرداخت.
تا اوایل دههی 50 و به دلیل خلوت بودن شهر از جمعیت و اتومبیل، صدای اذان حسن کرمانی تا کوچههای سعدی، حاتمی، تاتاری، اخوان، برق و قرنقه دالان در حوالی دروازهقبله و محلات پایینتر هم شنیده میشد.
با احداث کمربندی از ضلع جنوبی شهر، «مسجد کرمانی و باغ عزیز»، دو عنوان شناخته شده برای عموم شهروندانی بود که قصد عبور از آن حوالی را داشتند.
زنده یاد حسن کرمانی(1300-1375)، سالها بعد در کوچهی معصومزاده، بنای سقاخانهای را گذاشت که روزهای گرم تابستان و هنگام عبور هیأتهای عزاداری به سوی معصومزاده، کام تشنگان را با پیالههای برنجی نقشدار، سیراب میکرد.
مسجد کرمانی، بعدها به «مسجد امیرالمؤمنین»تغییر نام داد.
اما بسیاری از شهروندان کهنسال بجنوردی، خاطرهی شنیدن صدای واقف مسجد را هرگز از یاد نبردهاند.
همزمان با مرحوم حسن کرمانی و پیشتر از آن، جوانان و مردان بسیاری بودهاند که در نقاط مختلف شهر، به اقامهی اذان میپرداختند.
چند تن از کسبهی محدودهی دروازه قبله تا پای توپ، به محض رسیدن موعد اذان، در پیادهرو میایستادند و اذان میگفتند.
با فرارسیدن ماه رمضان، مردانی آغازگر شب خوانی در پشت بامهایی میشدند که سرما و گرمای هوا، هیچ تاثیری در ارادهی آنها برای خواندن دعا و مناجات نداشت.
صداهایی دلنشین که با گذشت زمان، به خاطرهها پیوستند و تنها یادشان باقی است.
برچسب : نویسنده : bojnourdan بازدید : 167